( بنام تو اي ارام جان )
اي واي بر ما كه حب نفس مجال ديدن ديگران را از ما گرفته!!!
بر مسند دل تکيه چو سلطان زده اي تو
شاه از چه عمارت به بيابان زده اي تو
ويرانه ي ما جغد سراي عمل ماست
بس آفت انسان به گلستان زده اي تو
کين و حسد وعقده و تزوير دريغا
درپشتِ لبِ ظاهرِ خندان زده اي تو
صد مشت به در کوفتمت باز نکردي
باز از چه رهد سهره،به پيکان زده اي تو
ملک دل ما هست و مفاهيم تجلي
دل آينه ي آنچه که پنهان زده اي تو
عزت زياد ..... يا علي مدد