سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صمیمانه ...

صفحه خانگی پارسی یار درباره

من عاشق ولایت سبز رضایم....

    نظر

 

به نام او که هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود .

 با نام رضا به سینه ها گل بزنید

با اشک به بارگاه او پل بزنید

فرمود که هر زمان گرفتار شدید

بر دامن ما دست توسل بزنید

 

 

السلام علیک یا معین الضعفاء

 

 

 

باز در سر هوای کوی تو دارم .مدتیست که دیدن بارگاه منورت را از رب کریم طلب می کنم

و اکنون که به استخارت از خدای و استجازت از تو ، رو به سویت نهاده ام ،

به طوفان اشکم ره می شویم ، به مژگان گرد و غبار راه می زدایم

و به سینه قدم بر آستانت می نهم .

تو ای محبوب !

به حریم خویش پذیرایم باش و به عنایت دستگیرم .

 

 

هر چند حال و روز زمین و زمان بد است

یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است

حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای

آنجا برای عشق شروعی مجدد است

 

 

هر کی شنید دارم می رم پابوس آقا ، اشک توی چشمهاش حلقه زد و گفت :

از طرف ما هم نایب الزیاره باش .

هیچی نتونستم بگم فقط یه بغض سنگین راه بر نفسم بست .

آخه زائر بودن و نایب الزیاره شدن لیاقت می خواد . من که می دونم لایق نیستم اما ..... ایمان دارم که آقام مهربونه ....

 

 

 

جان به قربان کریمی که کرم زنده از اوست

 

 

ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس

خاموش کن صدایت نقاره می زند طوس

  

 

  ( یکشنبه 26 / 9 / 1385 )

دیدم همه جا بر در و دیوار حریمش

جایی ننوشـته اسـت گنهـکار نیاید

دستت را گذاشته ای روی قلبت تا تپش های تندش را بیشتر حس کنی هنگام سلام به امام...

و نگاهت خیره مانده به گنبد .....

سراپا شوقی برای زیارت .... اما گام ها کند شده

نزدیک در ورودی که باشی دیگر تویی و امام و اشک شوق .....

چقدر دلم تنگ است برای امام رئوف

السلام علیک یا غریب الغرباء و یا معین الضعفاء

 

به عنایت نظری کن که من دلشده را

نرود بی مدد لطف تو کاری از پیش