سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صمیمانه ...

صفحه خانگی پارسی یار درباره

ای دل ...

    نظر

جهان را صاحبی باشد خدا نام ....

* گاهی می نوشانند تا مست باشی ، آنها که خود همیشه هوشیارند

نمی دانم چرا این روزها دلم و قلم این همه با هم سَر و سِر دارند . این دل جامانده ی هوایی مدام در گوش قلم زمزمه می کند بغضهایش را . قلم هم رسم معرفت را خوب می داند  ، می نگارد بر سپیدی کاغذ بغض بی قرار این دل خسته را . امسال جای من و شادی های کودکانه هر ساله ام بغضی دلتنگ بهار را استقبال کرد . لحظه تحویل سال دعایت کردم با تمام دلم .... دعایت کردم با همه دلتنگی ام که تو دلتنگ نباشی .... دعایت کردم با اشک هایم که اشک مهمان چشمهایت نباشد ..... احمقانه به نظر می آید .... نه ؟؟؟ .... باید لحظه تحویل سال که فرشتگان آسمانی بال در بال ایستاده بودند تا خواست دل به آسمان ببرند و استجابت عیدی بیاورند ، گِله هایم را در جعبه دلتنگی می گذاشتم و به دستشان می دادم اما .....
دیده ای گاهی وقت ادعونی ، صدای استجب لکمش گوش دلت را نوازش می دهد ؟ .... سال من با استجب لکم نو شد .... نمی دانم چرا ؟ .... اما شنیدم که مرا استجابت کرد ...... و دیدم بسته های کادو پیچ شده نیازهایم را که مُهر اجابت شود داشت و به زمین برگشت .... گفته بودند دعا در حق دیگران مستجاب است .... نمی دانستم وقتی با همه قلبم هوای دل دیگری را داشته باشم خدا دستش را اول به قلب خودم می کشد .....
این روزها اشک مهمان دائمی شده است و دلتنگی دیگر از سه روزش خیلی وقت است که گذشته .... اشکهایم را دوست دارم .... هر چه دلتنگی ست می شوید و با خود می برد و جا را برای دلتنگی های بزرگتری باز می کند ..... دلتنگی هایی که ارزش دلتنگ شدن داشته باشند و این یعنی ترنم آرامش بخش استجابت دعا در گوش دل .....
. . . حرف ما بسیار .... وقت ما اندک .... آسمان این دل هم که دائما بارانی ست ....

خانوم معلم نوشت :

1. از دوکوهه زنگ زد ، صدای کمیل حاج حسین سازور دلم رو هوایی نه ... دیوونه کرد ....

2. امروز با هم رفتیم مزار شهدا ..... تا حالا این طرف بهشت زهرا نیومده بود ..... دلتنگ بود .... منم .... گریه کرد ... گریه کردم ... آروم شد .... اما من ... نه

3. گریستن شرط نگریستن است ، تماشای جهان با چشمانی پاک ...

4. اون یکی از شلمچه اس ام اس زد : اینجا شلمچه است ، اینجا هزاران لاله خون خفته دارد ، در دل هزاران قصه نا گفته دارد ......(...)

5. امروز ازش رنجیدم .... الکی ... بی خودی .... طفلکی حرفی نزد .... اما من رنجیدم ...(ناخواسته بود .... باور کن) .... باز شیشه دلم نازک شده به تلنگری می شکنه  ....

6. دلم بی نهایت برای جوجه ها تنگ شده ..... از شیطنتهای پایان ناپذیر سپیده بگیر تا نگاه های سرشار از آرامش حُسنا ... کاش این تعطیلات زودتر تموم بشه ...

7. دلم برات شده یه ذره .... اما مجبورم تحمل کنم ..... آخه تو باید درستو بخونی ... خدا کنه زودتر تموم بشن این روزهای اسارت من .... بغضی ام .... یه عالمه حرف دارم برات ..... یه عالمه درد داره دلم برای گفتن به تو .... فقط به تو ..... می فهمی ؟ ؟ ؟ (نمی دونم چجوری ؟ کِی ؟ و کجا ؟ ..... اما جزئی از وجودم شدی ..... از همه بهم نزدیکتری ...) ... «مخاطبش خیلی خیلی خاصه .... برداشت سوء ممنوع لطفا»

8. به نظرم این یه فاجعه است که توی جاده های پر از خطر ایران تعداد خانمهای راننده داره زیاد می شه ....

9. شخصی را به جهنم می بردند . در راه بر می گشت و به عقب خیره می شد ناگهان خدا فرمود : او را به بهشت ببرید . فرشتگان پرسیدند چرا ؟ پروردگار فرمود : او چند بار به عقب نگاه کرد ... او امید به بخشش داشت ...

10. زیاده عرضی نیست ..... فقط ..... التماس دعا ....

** خدایا ! کاری بکن که دل قرار بگیرد !