صمیمانه ...

جهان را صاحبی باشد خدا نام ....

* علی یعنی : شمع بیت المال را خاموش کن .

می گویند شخصیت انسانها را می توان از نوع آرزوها ، اندیشه ها و دغدغه هایشان شناخت . وقتی کسی از عشق و آرزویش سخن می گوید به فکر رسیدن به آن است . به فکر کمال است ، به فکر سعادت است . فرق نمی کند عشقش زمینیست یا آسمانی ، پست و خاکیست یا خدایی و افلاکی ولی مطمئن باش ، روزی که عاشقی به وصال محبوبش برسد ، عید اوست .
وصل عاشق ، اصل عشق را نمی لرزاند و عید او انتهای راه بعید او نیست !

عید یک عاشق ، ابتدای عشقی پاک تر ، سوزناک تر و آسمانی تر است . عشقی که لحظه لحظه اوقات او را سرشار می کند

« عارفان هر دمی دو عید کنند »

اگر عشق خود را شناختی ، پس به آن پرداختی و دل به اثرش باختی . و اگر نیافتی ، تار و پودی بر دل نبافتی و سر به آستان حضرتش نتافتی !
روی سخنم با توست ، دوست من ! اگر دل در گرو عشق داری ، خوشا به حالت که مولانا فرمود :

« جان عاشق مخزن سر خداست »

پس تا عاشق نشوی ، لذت عید را نمی چشی . عید ، یک شکوفایی درونی است . آن هم ....

«عیدی به بزرگی غدیر»

نام غدیر آتش عشق رسول الله (ص) است . اگر خدا هم عاشق نبود ، غدیر نبود . عید غدیر فقط عید محمد (ص) و علی (ع) و من و تو نیست ، عید غدیر عید خداست ، عید ولایت آسمان و زمین ، ذرات و اشیاء ، جن و انس است .
لحظه ای درنگ کن . به آن صحرا بیندیش .... به چشمه نگاه کن . آن طرف تر را ببین ! چه خبر است ؟! چرا زین اشتران را روی هم چیده اند ؟! ... چرا رنگ به صورت محمد (ص) نمانده است ؟!.... حتما دوباره جبرائیل را دیده ! .... یعنی جبرئیل به او چه گفته که این چنین رنگ از رخش برداشته ؟ .....
ــ به کسانی که رفته اند بگویید بازگردند ، خودتان هم جلوتر نروید . محمد (ص) با شما سخن دارد .
ــ چه می گوید ؟ چرا بایستیم ؟! ....
ساعتی بعد همه منتظر بودند ببینند رسولشان چه می گوید ؟
.... گرداگرد آن سکو ، هزاران هزار چشم ، منتظر است ، تا لحظه لحظه واقعه را ضبط کند . دیگر حال و هوای صحرا نبود ، بلکه از جنت با صفاتر و از منا هم دلرباتر بود . محمد (ص) صدای هیاهوی جمعیت را نمی شنید و فقط در ندای «بلٌغ» غرق بود . در عمق وجودش منادی فریاد می زد :

محمد!پیک حق را این پیام است

رسالت  بی  امامت  ناتمام است

نمایان  کن  جمال  حیدری  را

کز  آن کامل  کنی پیغمبری  را

بگو با مردم  عالم  علی  کیست

بگو دین جز تولای  علی نیست

محمد (ص) چه عاشقانه به علی (ع) می نگریست . محمد (ص) می دانست غدیر برای علی (ع) حکم غار حرا را دارد ، برای خویش . ناگهان صدای موج هیاهو را آرام ساخت .
ــ مسلمانان ! خاموش ، رسول خدا (ص) با شما سخنی دارد .
حال دیگر جمعیت یکپارچه شده بود . آن ها که جلو رفته بودند بازگشتند و آن هایی که نرسیده بودند ، خود را به محمد (ص) رسانده بودند . محمد (ص) پس از حمد خدا بدون لحظه ای درنگ گفت : خداوند آسمان ها و زمین ، بر من رسالتی نهاده و به من فرموده است :
«اگر در اجرای این امر اهمال کنی ، رسالتت را انجام نداده ای !»
چشم ها گردتر و دل ها لرزان تر شده . سکوت محمد (ص) تاثیر خودش را کرده بود . سپس با لحنی مملو از یقین ادامه داد .....

« من کنت مولاه فهذا علی مولاه »

 

** فعلا هر چی مطلب قشنگه مال چله نامه است( مسیحا رو می گم ) .... قلم خودم به نوشتن رکاب نمی ده .... شرمنده است و شرمنده ام.

1 . عید غدیر مبارک .... بچه سیدها عیدی ما یادتون نره .....

2 . امروز مدرسه برای فرشته های 9 ساله اش جشن مسئولیت گرفته بود .... چقدر خوشگل بودند تو لباس خودشون (فرشته ها) با اون بالهای بلند و سفید ..... منم مهمون افتخاری بودم ....

3 . یک هفته است رسما کار کلاس تعطیله .... به مناسبت عید غدیر جشنواره داریم .... از کارگاههای هنری و گِل بازی گرفته تا تزئین مدرسه و کلاس و اضافه کنید بهش معلم کلاس و غیره ( نخندید ، دیروز منم با یک عدد کاغذ کشی تزئین شدم .... کلی با بچه ها خندیدیم ....)

4 . هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی می ریزد مرواریدی صید نخواهد کرد .

5 . و باز آن اتفاق بزرگ در راه است ... همان که هر سال از عرفه آغاز می شود ، در عاشورا به اوج می رسد و تا همیشه تاریخ ادامه خواهد یافت...... چقدر آماده ایم برای آن رستاخیز بزرگ؟!!! ....

بر گوش جانم می رسد آوای زنگ قافله... 

6 . چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد .... چه نکوتر آنکه مرغی ز قفس رهیده باشد ....
فقط چند روز دیگه مونده تا بشه یک سال ..... که از پیوستنت به نور می گذره .... مرغ رهیده از قفس ، یک سال به تلخی دوری تو گذشت ...... (خدایا ! همنشین ابرارت قرارش بده ....)  .... کسی که راهی جنونه ... زیاد تو دنیا نمی مونه  :((  :((  :((

7 . من از سلاله درختانم ، تنفس هوای مانده ملولم می کند .....

8 . امروز یکی از جوجه هام پرسید : شیعه یعنی چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ .... هوارتا فکر کردم .... واقعا شیعه یعنی چی ؟ .... یعنی همینی که من هستم ؟؟؟!!!! یا همونی که باید باشم ؟؟؟!!!!!!!!!

9 . دیشب یه بزرگواری تو مسنجر با کنایه گفت طولانی ننویس .... این بار هم شرمنده این بزرگوار شدم .... چه کنم ؟؟؟؟؟ لبریز حرف و دلتنگیم ..... شرمنده  

10 . زیاده عرضی نیست ..... فقط .... دعا .... دعا .... دعا ..... یادتون نره ..... هوارتااااااااااااااااااااا محتاجم ... عیدتون هم یه عالمه مبارک ....