تلاوت سبز .....
به نام او که هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود ....
تا نفس هست راز می گوییم
روز و شب ، چون نماز می گوییم
نسل در نسل از " علی " و " غدیر "
باز گفتند و باز می گوییم
.... و تو ای غدیر ، ای هماره برکه هدایت ، ای ژرف بحر ولایت !
مگر نه اینکه هستی ، غرقه قطره ای از حقیقت توست ؟
ای نم تو یم نور !
تو مصداق راستین آیه آبی !
« و مِن الماء کل ٌ شئ حیٌ »
در شگفتم ، خلقی را که بدون آب ، زندگانی تاب آوردند .
این مردگان روان ؛
این زندگان بی جان !
آه ای غدیر ! ای آب حیات !
متحیرم که واژه فراموشی چگونه به ساحلت راه یافت ؟
چگونه ؟
.... و آنگاه ، زلال ترین طرح زندگی و شیرین ترین طعم بندگی ،
در بیابانی میان شهر خدا و شهر رسول ،
بر سینه رمل ها فرو نشست و آدمی ، حیران و سرگردان ، از لب هر شور آب و تلخ سار،
گمراهی را فرانوشید و عطش خویش را به گمان غلط فرو نشاند !
بازار درس بوجهل ها رونق گرفت و بولهب ها پیامبر شناس شدند و سامری ها آموزگار توحید !
آری ، آدمیت گم شد ...
و از آن روز ، رمه شب زده بشریت ، هر بار شبانی برمی گزیند و افسوس که هنوز
دیوارهای شهر هدایت را نمی بیند !
او بی غدیر به کجا خواهد رفت ؟
... و مگر در غدیر چه گذشت ؟
این غبارآلود بیابان بی آب و علف ، چگونه میزبان آفتابی ترین روز انسان شد ؟
این آبگیر فصلی خرد ،
چگونه عهده دار سیراب نمودن ریشه حقیقت جاودان شد ؟
کدامین تلاوت سبز ، حلاوت غدیر را تا به امروز چشانیده است؟
آن روز ، اصحاب غدیر ، چه رازی از لبان شکفته وحی نیوشیدند ؟
... در غدیر چه گذشت؟
اوصاف علی به هر زبان باید گفت
این ذکر به پیدا و نهان باید گفت
در جشن ولیعهدی مسعود علی
تبریک به صاحب الزمان باید گفت
عید سعید غدیر روز اکمال دین و اتمام نعمت الهی بر شیفتگان عدالت مبارک باد .