خانه ای گرم تر از عشق
به نام او که هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود
بر آن بودیم تا به کامل ترین خانه روی زمین سری بزنیم و با اهالی ملکوتی آن ، هم کلام شویم . از این رو بر بال ملکوتی احادیث ، در آسمان 1400 ساله تشیع به پرواز در آمدیم تا به خانه با صفای علی ( ع ) و فاطمه (س ) رسیدیم ؛ نشستیم و پرسیدیم و پاسخ شنیدیم !
... و امروز با خود فکر کردیم که با ارزش ترین هدیه ای که می توانیم در روز میلاد با سعادت بانوی دو عالم به شما تقدیم کنیم ، همین چند برگ سبز باشد که حاصل سیر اندیشه در منطق فاطمی و کلام علوی است .
خانه ای است کوچک و ساده ، ولی به وسعت تمام آفرینش ! بوی معطر نم ،مشام جان را نوازش می دهد . در باز است ؛ قرن هاست که درهای چوبی این خانه به روی انسان گشوده مانده است . قبل از آن که اذن ورود بخواهیم ، ما را به داخل می خوانند وارد می شویم و گوشه اتاق کاهگلی بر حصیر می نشینیم .
گویی قدرت تکلم برای مصاحبه را در جاذبه این فضا می جوییم . مولا با تبسمی دلنشین لب به سخن می گشاید :
از من بپرسید ، که من به راه های آسمان داناترم تا طرق زمین .
آشنایی با راه های آسمان ! قطعا همین طور است ؛ خانه ای که مهبط وحی بوده جز چنین ساکنانی را در خود نمی پروراند . به چشمان زلال و آسمانی بانو خیره می شویم . حسی فراسویی در درون ما زمزمه می کند : به راستی شما کیستید ؟
آرام تر از هر نوای وحی آمیزی می فرماید : من فاطمه ( س) هستم . دختر محمد ( ص ) که آغاز و پایان سخن من بر حق است .
و همین جمله کافیست تا ما در محضر آسمانیش جسارت حضور بیابیم . به یکدیگر نگاه می کنیم و می گوییم : چقدر زندگی در این خانه صفا دارد . این جا اصلا دل کسی نمی گیرد !
بانوبا لبخند می فرماید :
ولی من شب آغاز زندگی ام در این خانه گریستم .
با تعجب به هم می نگریم ، مولا ادامه می دهد :
آری آن شب فاطمه ( س ) به یاد شب اول قبر گریست ؛ حتی از من خواست ، در آغازین لحظه های زندگی به نماز بایستم و خدا را عبادت کنم .
می گوییم این عجیب نیست ؛ زیرا شما بهترین و ارزشمندترین انسانها هستید .
بانو با نگاهی به مولا می فرماید :
بهترین مردم کسی است که در برخورد با دیگران مهربان تر و نرم تر باشد و ارزشمندترین بشر کسی است که با همسرش مهربان و بخشنده باشد .
می گوییم : حال که در مورد اخلاق صحبت فرمودید ، به راستی شما رفتار و اخلاق انسان ها را متاثر از چه می دانید ؟!
مولا می فرماید :
مردم هر مملکت ساخته دو محیط و تحت تاثیر دو قدرتند : اول ، محیط خانواده و قدرت تربیتی پدران و مادران و دوم ، محیط کشور و رفتار هیئت حاکمه .حتی شباهت مردم به حکام از شباهت به پدران بیشتر است .
بانو ادامه می دهد :
برای همین خدا اطاعت و پیروی از ما را سبب برقراری نظم اجتماعی در امت و رهبری ما را عامل وحدت و در امان ماندن از تفرقه ها قرار داده است .
می پرسیم : در این صورت برای کودک که ارتباط محسوسی با اجتماع ندارد ، تربیت چگونه صورت می گیرد ؟
مولا می فرماید ؟
قلب نوزاد مثل زمین خالی از بذر و گیاه است ؛ هر تخمی که در آن افشانده شود ، به خوبی می پذیرد و در خود می پرورد . باید ازاین فرصت استفاده کرد پیش از آن که دل تربیت پذیر او سخت شود و مطالب گوناگون عقلش را اشغال کند .
می گوییم : با این حساب شما خانواده را اولین مرکز تربیتی انسان می دانید .
مولا می فرماید :
آری ! و بهترین ارثی که پدران می توانند به فرزندان خویش بدهند ادب و تربیت صحیح است . کسی که کودک دارد ، باید در راه تربیت او خود را تا سرحد طفولیت تنزل دهد .
صدای خنده کودکانی شاداب از حیاط کوچک خانه به گوش می رسد . در همین لحظه دو کودک به اتاق می دوند و خود را در آغوش مادر می اندازند ؛ بانو آنها را نوازش می دهد و می بوسد .
مولا می فرماید :
بوسیدن کودک رحمت و محبت است .
می گوییم : محبت در تربیت موثر است ، اما گاهی تنبیه هم نتیجه بخش است .
مولا می فرماید :
پند پذیری انسان عاقل به وسیله ادب و تربیت است . این حیواناتند که با زدن تربیت می شوند .
می پرسیم : با این حساب شما به تشویق معتقدید . آیا برای آن حدی هم قائل هستید ؟
مولا می فرماید :
قطعا ؛ چرا که بزرگترین مراتب حماقت زیاده روی در تحسین یا توبیخ است .
دو کودک در حالیکه مصرانه دست مادر را می کشند ، می گویند :
هیزمها را کنار هم چیدیم . حالا کاغذ و قلم را به ما می دهی ؟
بانو با تبسم از جا بلند می شود و به همراه بچه ها به اتاق دیگر می رود .
مولا می فرماید :
وقتی به فرزند خود وعده ای می دهید نباید از آن تخلف کنید .
مولا با چنان لحنی این جمله را بیان می فرماید که مطمئن می شویم این نکته اهمیت ویژه ای دارد .
بی اختیار می گوییم : ای کاش اهل زمین به این سجایای اخلاقی توجه داشتند .
مولا به نقطه دوری خیره می شود ، نفس عمیقی می کشد و می فرماید :
البته سجایای اخلاقی دلیل پاکی وراثت و فضیلت ریشه خانوادگی است .
مدتهاست به این موضوع می اندیشم که اگر تاثیر تربیت خانوادگی بر کودک در رتبه اول است ، پس چرا داستان پسر نوح در تاریخ تکرار می شود .
نمی دانیم سوال را چگونه بپرسیم برای همین زیر لب به هم می گوییم چگونه در خانواده ای سالم فرزند ناشایسته تربیت می شود ؟
مولا در حالیکه سر تکان می دهد ، می فرماید :
فرزندان بد ، آبرو و شرف خانواده را از بین می برند و مایه ننگ و رسوایی در پیشینیان خود می شوند .
می گوییم : شاید ملامت ، تذکری برای آنها باشد . نظرتان در این مورد چیست ؟
مولا به علامت انکار سر تکان داده می فرماید :
زیاده روی در سرزنش ، آتش لجاجت را شعله ور می کند .
در حالیکه سخت به فکر فرو رفته ایم ، سکوت می کنیم ؛ لحظه ای بعد به هم می گوییم : انسانها چقدر متفاوتند ... مهمتر اینکه به تعداد هر انسانی رفتار و اخلاق وجود دارد .
مولا می فرماید :
در این میان لازم است از اختلاف ها و تفاوتهای طبیعی بشر استفاده کرد و هرکس را مطابق استعداد درونی و ساختمان فکریش پرورش داد ، تا جامعه از تمام ذخایر خداداد که در نهاد آدمیان به ودیعه گذارده شده ، استفاده نماید .
می گوییم : باز هم به جامعه اشاره فرمودید . آیا شما تاثیر روابط اجتماعی و هم نشینی را تایید می کنید ؟
مولا می فرماید :
آری قطعا همینطور است و بهترین همنشین انسان فضایل اخلاقی و صفات پسندیده خود اوست .
جواب مولا برایمان خیلی عجیب است ؛ در حالیکه به زوایای این پاسخ فکر می کنیم به هم می گوییم :
درست است ! فضایل اخلاقی حتی باعث تکریم انسان می شود .
مولا با تبسم می فرماید :
هرکسی که در حد خود بایستد و از اندازه تجاوز نکند ، مورد تکریم مردم خواهد بود .
می پرسم : برای افزایش محبوبیت در جامعه چه باید کرد ؟
مولا می فرماید :
امور ناچیز و پست را نادیده انگارید و به این وسیله قدر و منزلت خود را در جامعه بزرگ و پرارزش کنید .
بانو به اتاق برمی گردد . توجه ما به ........
این گفتگوی خواندنی ادامه دارد
(برگرفته از مجله زن روز )
میلاد با سعادت ریحانه نبی ، کوثر همیشه جاری خلقت ، سیده زنان عالم ، مادر حسنین و همسر مولای عشق ، حضرت فاطمه زهرا(س) بر عاشقان و دوستداران حضرتش مبارک باد .
این گل زیبا هم تقدیم به دستان عاشقی که اگر تمام دنیا رو بگردیم آرامش رو جز در نوازش اونها نمی تونیم پیدا کنیم .خصوصا مادر مهربون خودم که دستهای مهربونش رو می بوسم برای همه زحمتهایی که برام کشیده.
مادرم دوستت دارم