صمیمانه ...

جهان را صاحبی باشد خدا نام ....

* چقدر دلم تنگ است برای امام رئوف ....

زائری بارانی ام ، آقا به دادم می رسی ؟
خسته ام ، درمانده و تنها ، به دادم می رسی ؟
گرچه آهو نیستم اما پر از دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوها به دادم می رسی ؟
از کبوترها که می پرسم نشانم می دهند
گنبد و گلدسته هایت را به دادم می رسی
من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام
هشتمین دردانه زهرا به دادم می رسی

 

آقا جان ! دست دلم را بگیر ......

نایب الزیاره ام (ان شاء الله).......

خانوم معلم نوشت :

1. سال تحصیلی 87 ـ 86 هم تموم شد ... روز آخر وقتی کلاس خالی از هیاهوی بچه ها شد احساس کردم چقدر دلم می خواد برگردم به یک ماه قبل ....

2. روی ماه خواهر عزیزم رو می بوسم بابت زحمت و لطف قشنگش که بی نهایت خوشحالم کرد و غافلگیر .... سه تا کادو روز معلم خیلی بهم چسبید .... اولیش نامه زیبای حُسنا (شاگردم) بود که با تمام احساسش برام توی کلاس خوند و من نتونستم گریه نکنم ... دومیش وبلاگم که سنگ صبور عزیزم برام به روزش کرده بود (اندازه همه دنیا دوستت دارم نازنین خواهرم) .... سومیش هم نمی گم چون خیلی شخصی و خصوصیه (می تونید دچار سوء تفاهم بشید ; ) ... )

3. به نظرتون یه مدیر که چهار سال نتونسته بدون حضور معاونش حتی یک امضا بکنه از حالا به بعد بدون معاونش چطوری می تونه یه مجموعه عظیم رو اداره کنه ؟؟؟؟؟!!!!!!!!

4. مردمان بر روی زمین استوار بیشتر از بندبازان بر روی ریسمان نا استوار سقوط می کنند .(چارلی چاپلین)

5.معاون آموزشی خوبمون (علی رغم اختلاف سلیقه ای که بینمون بود و من همیشه باهاش بحث داشتم ولی خیلی خیلی دوستش داشتم و دارم) به دلیل بی تدبیری و عدم کفایت مدیر مدرسه استعفا داد و رفت ..... (دور از جون همه همکارا) شدیم عینهو بچه یتیما نمی دونیم برای موارد آموزشی سراغ کی باید بریم ..... آخه یکی نیست بگه مدیریت بلد نیستی خب دست از سر این میز بردار که یکی که بلده مدیر بشه (اگه اینو فهمید)

6. زندگی خیلی زیباست ...... خیلی هم خوش رنگه ...(دیگه دیگه)

7. به راستی چه زیبا و چه باشکوه و شورانگیز است که پشت سر هر معشوقی خدا ایستاده است .

8. امروز امتحان دارم اما دریغ از یک کلمه .... خب نمی شه درس خوند . چی کار کنم ؟!

9. خدایا هزار هزار بار شکرت.....(مطلب داره .... کنکاش ممنوع .... D: ...)

10. زائر شدم ... به همین سادگی .... التماس دعا ....