سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صمیمانه ...

صفحه خانگی پارسی یار درباره

خدایا ! خودت را در من جاری کن .

    نظر

 

به نام او که هر چه کردیم به چشم کَرَمش زیبا بود

عزیز دلم ، خدایم !

می خواهم بخوانمت هر لحظه ، هر آن و کمتر از آنی . بخواه که توان خواندنت را بیابم که اگر تو نخواهی، کدام نفَس از سینه بیرون می آید که زلال نامت سیرابش کرده باشد .نگذار یک آن رها باشم . رهایم نکن به حال خود ، حتی کمتر از آنی که اگر چنین کنی چه بیچاره ام .

 

نازنینم !

رهایم کن از این قفس ، که نفس در سینه سنگین می شود در آن .

مرا دریاب ،

مرا دریاب ،

مگذار در تنور هوسهای زودپار ، خاکسترِ گناه شود پود من .

 

 

رها کن مرا از این روزمرگی ، از این خوردن ها ، خوابیدن ها ، رفتن ها، آمدن ها ، که چه ؟

رها کن مرا از هر آنچه که پاسخی ندارم به «که چه بشودِ» آن بدهم.

مهربانم !

غرق کن مرا در دریای بیکران مهرت،لطفت،عشقت .به دلم عشق روان کن،روان کن آنچنان که لبریز شود،که دلم عشق بپراکند به هر سو .به آدمیان بی عشق،عشق بیاموزد.به اسیران روزمرگی،رهایی.

عزیز دلم !

خودت را در من جاری کن . سرشار عشقم کن ، به وجودت ، به مخلوقاتت و به هر آنچه که از تو می بینم و نمی بینم.

سرشار عشقم کن آنچنان که هر لحظه گرمتر بسوزد دلم .

ــ من ننوشتمش اما حرف دل منه،

ــ التماس دعا