خبر آمد خبري در راه است
سر خوش آن دل كه ازآن آگاه است
شايد اين جمعه بيايد ، شايد
پرده از چهره گشايد ، شايد
دست افشان ، پاي كوبان مي روم
بردر سلطان خوبان مي روم
مي روم باردگر مستم كند
بي پر و بي پا و بي دستم كند
مي روم كز خويشتن بيرون شوم
پرده ي ليلا رخي مجنون شوم
هر كه نشناسد امام خويش را
بركه بسپارد زمان خويش را ؟
با همه ي لحن خوش آواييم
در به دركوچه ي تنهاييم