اگر تو خداوند را آنچنان كه بايد مي شناختي، دعايت كوهها را نرم مي كرد.(پيامبر اكرم ص)
اين يادم آورد كه هر چقدر دلم سوخت بيشتر منتظر مهر خداوندي باشم
ممنون به خاطر اين يادآوري دلپذير
سبز باشي نازنين
( بنام تو اي ارام جان )
سلام. ممنون از اينكه سر زديد.
زيبا و درست بود. چون منم تا حالا يه چند باري كلبم آتيش گرفته ولي آتيشه به نفعم تموم شدم و از نا اميدي اميد ساخته.
راستي من اصلا شيطون نبودم فقط يكمي زيادي و بيخودي مي خنديدم. اين خنده شده واسه ما معضل. در باره ساعت هم منظورم از تساوي يكنواختي نبود بلكه بيان عدالت با زبان ديگه اي بود. به نظرم نعمتهاي خدا حق همست و هر كس به اندازه سهمش و تلاشش حق داره از اون بهرمند بشه. و اين نه به معني حقوق مساوي و عين هم به صورت يكنواخت بلكه به معني عدالت در احقاق حق. شايد سهم يه نفر يكي باشه و ديگري دو تا و اگه هر دو عادلانه يكييشون يكي ببره و يكي ديگشون دو تا خودش يه تساويه. ولي نظر شما هم درست و قال تامل بود. ممنون.
شاد و موفق باشيد.
از خدا خواستم تا دردهايم را از من بگيرد،خدا گفت: نه!رها کردن کار توست. تو بايد از آنها دست بکشي.از خدا خواستم تا شکيبايي ام بخشد،خدا گفت: نه!شکيبايي زاده رنج و سختي است.شکيبايي بخشيدني نيست، به دست آوردني است.از خدا خواستم تا خوشي و سعادتم بخشد،خدا گفت: نه!من به تو نعمت و برکت دادم، حال با توست که سعادت را فراچنگ آوري.از خدا خواستم تا از رنج هايم بکاهد،خدا گفت: نه!رنج و سختي ، تو را از دنيا دورتر و دورتر، و به من نزديکتر و نزديکتر مي کند.از خدا خواستم تا روحم را تعالي بخشد،خدا گفت: نه!بايسته آن است که تو خود سر برآوري و ببالي اما من تو را هرس خواهم کرد تا سودمند و پر ثمر شوي.من هر چيزي را که به گمانم در زندگي لذت مي آفريند از خدا خواستم و باز گفت: نه.من به تو زندگي خواهم داد، تا تو خود از هر چيزي لذتي به کف آري.از خدا خواستم ياري ام دهد تا ديگران را دوست بدارم، همانگونه که او مرا دوست دارد.و خدا گفت: آه، سرانجام چيزي خواستي تا من اجابت کنم! موفق و پيروز باشيد
سلام
بازم مثل هميشه قشنگ و آسموني نوشتيد.
موفق باشيد.
من شما رو تو لينكم گذاشتم.
به من هم سر بزنيد