• وبلاگ : صميمانه ...
  • يادداشت : پروانه هاي عاشق را به ياد آر....
  • نظرات : 3 خصوصي ، 77 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ... 

    يک ستاره غروب کرد
    يک ستاره طلوع کرد.

    در کجاي اين کهکشان, بي انتها
    مي رود ستارهء ما
    در سرگشتگي سودايي خود؟

    .....

    آخ كه ميدوني چي كشيدم وقتي به زور از اروند خواستن دل بكنيم

    آخ كه ميدوني سجده رو خاك هاي شلمچه چه حالي داره اما يه هو يكي بياد بزنه رو شونت بگه بلند شو

    حالا به زور دوباره ما رو آوردن تو همين شهر آهن و سيمان ميگن بايد زندگي كني

    وقتي يه سيب رو گاز مي زني دوست داري تا آخرش گاز بزني

    اما اينا ميگن همين يه گاز بسه

    پس از سال هاي دراز

    بر درخت خاكستري رنگ پنجره ام برگي رويد

    و نسيم خفته ي مرا بيدار ساخت

    و هنوز من از نوازش آن گيتي نيافتم

    كه براه افتادم..........

    دلم مي خواد اينبار كه خدا قسمتم كرد ديگه برنگردم

    برام دعا كن

    يا حق/.

    پاسخ

    تا نگاه مي کني وقت رفتن است....... توي قشنگترين زمين خدا ، تازه گرم مناجات شدي ، تازه سر به سجده گذاشتي ، تازه .....اما به ساعتت که نگاه مي کني مي بيني با عقربه هاش بهت مي خنده و مي گه : وقت تمام . بايد بري، همراهات منتظرن . با دلتنگي از جات بلند مي شي ، هر دو سه قدمي که بر مي داري هي برمي گردي پشت سرتو نگاه مي کني شايد ......تا نگاه مي کني وقت رفتن است ، آه اي دريغ و حسرت هميشگي....