اگر بپرسي دو كوهه كجاست ، چه جوابي بدهيم ؟ بگوييم دوكوهه پادگاني است در نزديكي انديمشك كه بسيجي ها را در خود جاي مي داد و بعد سكوت كنيم ؟ پس اي كاش نمي پرسيدي كه دو كوهه كجاست ، چرا كه جواب گفتن به اين سوال بدين سادگي ها ممكن نيست . كاش تو خود در دو كوهه زيسته بودي كه ديگر نيازي به اين سوال نبود .
گفته اند شرف المكان بالمكين – اعتبار مكان ها به انسان هايي است كه در آنها زيسته اند – و چه خوب گفته اند . دوكوهه پادگاني است در نزديكي انديمشك كه سال هاي سال با شهدا زيسته است ، با بسيجي ها، و همه سرّ مطلب همين جاست. اگر شهدا نبودند و بسيجي ها ، آنچه مي ماند پادگاني بود درندشت ، با زمين هايي آسفالته ، خشك و كم دار و درخت ، ساختمان هايي ، كوتاه و بلند و تيرك هايي كه بر آن پرچم نصب كرده اند. اما دوكوهه سال ها با شهدا زيسته است، با بسيجي ها، و از آنها روح گرفته است ؛ روحي جاودانه