( بنام تو اي ارام جان )
بارالها رحم كن بر من مدام
گرچه باشد حجتت بر من تمام
رحم كن بر من بهنگام سئوال
كه بود اندم زبانم گنگ و لال
رحم كن رحمي در انروز خطاب
كه فرو ماند لسانم از جواب
گر مرا ازاين سخن پرسي نكوست
كه چه كس بگزيده اي بر خويش دوست
گويم انكس كو مرا باشد نصير
انكه دل در دام عشقش شد اسير
اي در اغاز سخن نامت رحيم
رحم كن در اين جهان بر غربتم
رحم كن در بسترم زار و عليل
كه ندا ارد منادي الرحيل
گر نبخشي لغزشم را در گناه
پس به نزد كي بود من را پناه
پس مگردان روي خود را از كرم
چون ندارم روي ديگر لاجرم
.........
عزت زياد ..... سرفرازباشيد