سلام دوست خوبم . اين مطلب رو قبلا با كمي تفاوت خونده بودم . من هم يه چيزي شبيه به همين نوشتم . راستش هيچوقت به طولاني بودن يا كوتاه بودن اين خط فكر نكردم - فقط به اين فكر كردم كه اين فاصله رو طوري طي كنم كه در انتها كوله باري از تاسف و حسرت و دريغ و درد نداشته باشم و سبكبال به انتها برسم . به گئونه اي كه هركس به اين فاصله نگريست با تلخي و كدورت از رهگذر اين راه ياد نكنه.
منتظر حضور هميشه مهربانت هستم - التماس دعا
كاش در دهكده عشق فراواني بود.....
توي بازار صداقت كمي ارزاني بود...
دوست خوبم منم خونمو عوض كردم خوشحال ميشم ببينمتون...
دريا
سلام.
وبلاگ-تون قشنگ و جذابه ، حرفاتون هم ، حرف حساب ؛ اما دروغ چرا ، انقدر آدم از اينجور حرفا ، خصوصا تو وبلاگ آدماي مذهبي مي بينه كه عين شعارها و برنامه هاي تكراري و زوركي تلويزيون انحصاري ، خسته كننده و كسل كننده شدن!؟ تو رو بخدا راجع به
اين همه مسئله و مشكل كه داريم ، فكر كنين و بنويسين.
ببخشين ، منظورم بعضي از اين وبلاگ نويساي وطني-يه ، كارشون شده نون به هم قرض دادن و تعريف الكي از هم ؛ شايد عيب از منه كه از اين همه پـــاچـــه لــيــســي خيليا حوصله ام سر اومده ، راستش فكر ميكنم كه بزرگ ترين بلاي تاريخي ما تو سه قرن گذشته ، همين بوده و هست.
مرا ببخشيد ؛ براي شفاي قلبها دعا كنين.
يا علي كن مددي.
سلام. متن پربار و زيبايي بود. التماس دعا
نفسهاي انسان گامهايي است که به سوي مرگ برميدارد. حضرت علي(ع) سخناني از اين دست که مالامال از مرگآگاهي باشد بسيار دارند. مرگ آگاهي کيفيت حضور مردان خدا را در دنيا بيان ميدارد. تا آنجا که هر که مقربتر است مرگ آگاهتر است. و بر اين قياس بايد چنين گفت که حضور علي عليه السلام در عالم، عين مرگآگاهي است. مرگآگاهي يعني که انسان همواره نسبت به اين معنا که مرگي محتوم را پيش رو دارد آگاه باشد و با اين آگاهي زيست کند و هرگز از آن غفلت نيابد.مردمان اين روزگار سخت از مرگ ميترسند و بنابراين شنيدن اين سخنان برايشان دشوار است. اما حقيقت آن است که زندگي انسان با مرگ در آميخته است و بقايش با فنا. پيش از ما ميلياردها نفر بر روي اين کرهي خاکي زيستهاند و پس از ما نيز. اگر مولا علي عليه السلام مي فرمايد: « والله ابن ابي طالب با مرگ انسي آن چنان دارد که طفلي به پستان مادرش » اين انس که مولاي ما از آن سخن ميگويد چيزي فراتر از مرگآگاهي است؛ طلب مرگ است. طلب مرگ نه همچون پاياني بر زندگي. مرگ پايان زندگي نيست. مرگ آغاز حياتي ديگر است؛ حياتي که ديگر با فنا و مرگ در آميخته نيست. حياتي بيمرگ و مطلق. زندگي اين عالم در ميان دو عدم معنا ميگيرد؛ عالم پس از مرگ همان عالم پيش از تولد است و انسان در بين اين دو عدم فرصت زيستن دارد. زندگي دنيا با مرگ در آميخته است؛ روشناييهايش با تاريکي، شاديهايش با رنج، خندههايش با گريه، پيروزيهايش با شکست، زيباييهايش با زشتي، جوانياش با پيري و بالاخره وجودش با عدم. حقيقت اين عالم فنا است و انسان را نه براي فنا، که براي بقا آفريدهاند: « خلقتم للبقا لا للفناء واسمعو دعوة الموت آذانکم قبل ان يدعي بکم »؛ دعوت مرگ را به گوش گيريد، پيش از آنکه مرگ شما را فرا خواند.و همهي اين سخنان از سر مرگ آکاهي است و راستش، لذت زندگي مرگآگاهانه را جز اولياي خدا کس نميداند؛ اين لذتي نيست که به هر کس عطا کنند. تنگ نظري است اگر به مقتضاي تفکر رايج به اين سخن پشت کنيم و بگوييم: « تا کجا از مرگ ميگوييد؟ کمي هم در وصف زندگي بسراييد! دل بستن در دنيا دل بستن در فناست و مرگ بر ما سايه افکنده است. اين علي است که چنين ميفرمايد. همانکه راههاي آسمان را بهتر از راههاي زمين ميشناسد. سخنان او سرودههايي شاد و مفرح در وصف زندگي است. آن زندگي که با زهر فنا و مرگ درنياميخته است. منتهي غفلتزدگان بيشتر ميپسندند که با غفلت از مرگ، به سراب شاديهاي آميخته با غصه دل خوش کنند. بگذار چنين باشد. اما اگر اولياي خدا در جستجوي فناي فيالله هستند، بقاي حقيقي را طلب کردهاند. بودني را که از دسترس مرگ و فنا و رنج و غصه و شکست دور باشد.به سخن علي عليه السلام گوش بسپاريم: « دلهاتان را از دنيا بيرون کنيد، پيش از آنکه بدن هاي شما را از آن بيرون ببرند ».
(اثر شهيد سيد مرتضي آويني )
سلام خوبيد
انشاالله هر جا باشي حالت خوب باشه
خوشحال شدم كه بهم سر زدي
وقتي به دنيا مياي هم خندانن و تو گريان كاري كن كه وقتي از دنيا رفتي تو خندان باشي و همه گريان
آره اين خط فاصله خيلي مهمه .... خيلي
نميدونم با اين سرعت داريم كجا ميريم !
اميدوارم اگر روزي به اين خط فاصله نگاه كردند و يا نگاه كرديم كمتر حسرت بخوريم ....
دمت گرم
نوشتتون زيبا بود ..افرين....
خدايا شكر
خورشيد
دوباره
خنديد
و من مي توانم
دست و صورتم را
دوباره بشويم
و به گنجشكهاي مهاجر
صبح بخير بگويم
( بنام تو اي ارام جان )
سلام و عرض ادب و تشكر از اين همه محبتي كه نسبت به من داريد
خداييش بگم اگه جسارت كردم به شما فرشته ي مهربون گفتم و كمتر از مقام قربي كه نزد پروردگار داريد منتصبتون كردم ، جدا عذر ميخوام اخه ترسيدم حرف دلمو بنويسم متهم بشم به كافر بودن
و اما در مورد خط فاصله كه تشبيه بي نظيري بود
اين خط فاصله در زندگي من اونقدر بدونه عمل خير ه كه ارزش گفتن نداره
هر چند شما به حق به اين خط فاصله ي زندگيتون مباهت ميكنيد ، من به بودنتون و حضورتون و اينكه اينچنين بزرگوارانه منو مورد تفقد خودتون قرار ميديد ، مباهت ميكنم و از خداوند منان برايتان بهترين ارزو هايتان را ارزو و مسئلت دارم
عزت زياد ..... سر فراز باشيد
يا علي مدد