سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صمیمانه ...

صفحه خانگی پارسی یار درباره

تغییر تفسیر ...

    نظر

 

بسم رب الحسین

 

 

 

تو حید در محراب طف ،‍ نمازی دیگرگونه را شاهد است .

نمازی که با تشهد شفق و سلام رملها پایان می یابد .

گودال قتلگاه ، لبریز مناجات است و خون ، مرکبی که

قطره قطره لا اله الا الله را بر گستره خاک می نویسد .

باید از حلقوم بریده پرسید که چند رکعت تا معراج

فاصله است!

 

Image hosting by TinyPic

 

عدل ، هر صبح رو به بی کرانه عاشورا می ایستد و

احیاگران خویش را سلام می گوید .

خون حسین « ع » ، هر روز یزیدیان ستمگر را به

دادگاه می کشد .

هیئت منصفه بشریت ، متهم را شایسته عذاب

می داند و خداوند ؛ ریاست دادگاه ،

به فرزندان نمرود مهلت می دهد تا بر تباهی خود

بیفزایند و شعله های کیفر را بر گُرده خود انبوه کنند تا

رستخیز فرا رسد .

باید از خون به ناحق ریخته پرسید ، که چند مظلوم

تا پایان ستم ، راه است ؟

 

 

نبوت ، هر شامگاهان ، بر آستانه غار حرا می ایستد و

به عاشورا ، فرزند بعثت ، سلام می فرستد .

جبرئیل ، بال بر سنگفرش حرم حضرت عشق می ساید

و عطر خوش وحی را در صحن دلکش آفتاب می گستراند .

این جا ، هر سحر ، سوره « والفجر » نازل می شود .

این جا ، کلام الله آفتاب ، مهمان مردمان

روستای فطرت است .

باید از قرآن ناطق نیزه ها پرسید که چند یحیی تا

پایان پیامبری خون مانده است ؟

 

 

امامت ، قافله سالار کاروانی است که

به ساحل دل انگیز فرات می رسد .

در همیشه تموج ، قطره ها به رهبری رود ، آفرین می گویند

و در آرزوی اقیانوس ، لحظه ای قرار ندارند .

کجا کسی امامت را لبیک گفت ،

آنگونه که عباس « ع » پا در رکاب بود ؟

 

Image hosting by TinyPic

 

معاد آشوبی است که هر آن ، در دل عاشورائیان به پا است .

دلمان آشوبی اینچنین را مشتاق است

تا آن زمان که فرا رسد .

 

( من ننوشتمش )  

 

 

 غریب مادر ، حسین (ع)